ولادت با سعادت شمس الشموس، ثامن الحجج، امام رئوف حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) بر همگان مبارک باد.
ولادت با سعادت شمس الشموس، ثامن الحجج، امام رئوف حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) بر همگان مبارک باد.
ای شه طوس که سرچشمه الطاف خدایی
جان ما باد فدایت که ولی نعمت مایی
میوه باغ رسالت، شه اقلیم ولایت
بحر مواج علوم و کرم و لطف و رضایی
ولادت امام رضا علیه السلام
امام رضا علیه السلام بنا به قول مشهور در 11 ذی القعده 148 هجری قمری و در مدینه به دنیا آمده اند. پدر آن حضرت امام موسی بن جعفر و مادرشان نجمه خاتون می باشد. نجمه خاتون، در مورد ولادت آن حضرت گوید: هنگامی فرزندم رضا را به دنیا آوردم، پدرش امام موسیکاظم علیهالسلام به من فرمود: او را بگیر و خوب نگهدار زیرا او بقیهالله در زمین است.
سبک زندگی امام رضا علیه السلام
برخی از ویژگیهای شخصی امام رضا (ع) و رفتارهای ایشان با مردم عبارتند از:
امام رضا(ع) به اخلاق عالی و ممتاز آراسته بود و بدینسبب دوستی عام و خاص را به خود جلب فرموده بود.
او شبیهترین مردم به پیامبراکرم(ص) بود. رفتاری پیامبرگونه داشت و حلم و رأفت و احسانش شامل خاص و عام میشد.
کسی را با عمل و سخن خود نمیآزرد.
تا حرف مخاطب تمام نمیشد، سخنش را قطع نمیکرد.
هیچ حاجتمندی را مأیوس باز نمیگرداند.
در حضور میهمان به پشتی تکیه نمیداد.
پیش روی کسی پای خود را دراز نمیکرد.
هرگز به غلامانش دشنام نداد و با آنان مینشست و غذا میخورد.
شبها کم میخوابید و قرآن میخواند.
بیشتر اوقات از اول شب تا صبح شبزندهداری میکرد.
هر سه روز یکبار قرآن را ختم و در آیات آن تفکر میکرد.
کسی عالمتر و پرهیزکارتر از او نبود.
در همه وقت ذکر خدا میگفت.
بسیار روزه میگرفت.
هر ماه 3 روز حتما روزه بود.
در نهان به ویژه شبهای تاریک، بسیار به مردم احسان میکرد و صدقه میداد.
کسی که از او تقاضایی داشت، اگر میتوانست بیدرنگ آن را بر میآورد تا مبادا از آن بینیاز گردد و فرصت از دست برود.
با مردم به نرمی سخن میگفت.
هیچگاه با سخنش کسی را نمیآزرد.
امام(ع) در تابستان روی حصیر و در زمستان روی پلاسی مینشست.
نظافت را در هر حال رعایت میکرد و عطر و بخور بسیار به کار میبرد.
عادتاً جامه ارزان و خشن میپوشید ولی در مجالس و ملاقاتها و پذیراییها لباس فاخر بر تن میکرد.
غذا را آهسته و اندک میخورد و سفرهاش رنگین نبود.
قبل از غذا دستها را میشست.
چون صبح اول وقت نماز میگزارد تا بر آمدن آفتاب در سجده میماند. سپس با مردم مینشست و سخن میگفت، یا سوار میشد و بیرون میرفت.
در هر فرصت مقتضی مردم مسلمان را به وظایف خود آگاه میکرد.
برای خنثیکردن توطئههای مأمون و اطرافیان او مراقبتی هوشیارانه داشت.